پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
2.1k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (1.4k امتیاز)

تداخل جبهه های کاری و همزمان صورت گرفتن  و انجام شدن دو فعالیت با هم

 ( توی پروژه ها معمولا یه قسمت از کارو یه شرکت انجام میده و قسمت دیگه هم یه پیمانکاری حالا شما فک کنید دو شرکت میخوان رو یه قسمت کار کنند یکی میخواد بتن بریزه یکی میخواد سازه نصب کنه اینجا یه تداخل کاری پیش میاد و همینطور دو عملیات با هم تو یه زمان رخ میدهند ) simultaneously  ‌work front  

راستی باید عرض کنم overlap va simultaneous  برای همزمان بودن دو ککاره اما تداخل رو نمیدونم چه واژه ای میتونه مناسب باشه براش لطفا جمله هایلاتو ترجم کنید که ابهام بنده رفع بشه 

2 پاسخ

+1 رای
توسط (49.3k امتیاز)

The overlap of work fronts and simultaneous performance/performing of two tasks

 

overlap (noun) تداخل ، همزمانی
the amount by which two activities, ideas, things etc overlap

overlap between
* There is considerable overlap between the girls’ and boys’ test results.

overlap of
* an overlap of about two centimetres
* a large degree of overlap

 

Longman Dictionary

 

 

 

simultaneous  همزمان ، مقارن ، توام
things that are simultaneous happen at exactly the same time

* They grabbed each other’s hands in simultaneous panic.

* Up to twenty users can have simultaneous access to the system.

simultaneous with
* The withdrawal of British troops should be simultaneous with that of US forces.
* The speeches will be broadcast live, with simultaneous translation ( = immediate translation, as the person is speaking) into English.


— simultaneously adverb
* The opera will be broadcast simultaneously on television and radio.



Register
In everyday English, people often say that two things happen at the same time, rather than say that they are simultaneous:

* Up to twenty people can use the system at the same time.


Longman Dictionary

توسط (1.4k امتیاز)
بازنگری شد توسط
با سلام جناب اقای شیرزاد همونطور که ذکر کردین اینا تداخلات زمانی هستین اما جناب اقای بزرگمهر عزیز از interference استفاده کردن که من دیدم با task میاد اما الان مطمن نیستم اون تداخل فیزیکی کاری با اورلپه اینترفی یرنس یا کلمه ای ده بابد بیان کنم بنده خدا جناب بزرگمهر حتی پاس خودشونو حاموش کردن بخاطر این حرف بنده  اما نهایتا پس از چک کردن کمبریج فک میکنم اورلپ برا فعالیت ها هم بکار بره و مناسب باشه اما ایترفی یرنس هم برای تسک دیدم  اما نمیدونم دقیقا منظور چیخ و دخالت که معتی میده ایا عاوه بر دخالت در روابط معنی تداخل های کاریم باشه یا نه
توسط (49.3k امتیاز)
interference یعنی دخالت بیجا تو مایه های فضولی. تداخل با منظور شما دقیقا همون overlap میشه. من تعریف هر دو تا رو هم گذاشتم. قشنگ میگه همه چیز هست. حتی اشاره ایی به زمان اصلا نشده.

the amount by which two activities, ideas, things etc overlap
مقداری که دو فعالیت, ایده, چیز و غیره روی هم میبوفتند.

 
توسط (1.4k امتیاز)
بله بنده با نظر شما و هم کامنت جناب اقای بزرگمهر موافقم واقعا نمیدونم کدوم بهتره و  کدومو به عنوان بهترین پاسخ انتخاب کنم هر دو هم دوست بنده هستین گیر کردم
0 امتیاز
توسط (26.8k امتیاز)

interference of working fronts and simultaneous activities

پرسشهای مرتبط

+1 رای
1 پاسخ 284 بازدید
0 امتیاز
2 پاسخ 401 بازدید
سپتامبر 4, 2017 در فارسی به انگلیسی توسط یاشیل شمس (7.4k امتیاز)
+3 امتیاز
1 پاسخ 224 بازدید
+2 امتیاز
2 پاسخ 306 بازدید
ژانویه 25, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط Mahtab68 (21.6k امتیاز)
+3 امتیاز
2 پاسخ 521 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...