لذت بردن یعنی اینکه بری مهمونی، دخترشون برات شربت بیاره
آروم بگی :خودتون درست کردین؟؟ اونم با عشوه بگه : بله نوش جان
تو بگی : پس نمی خورم ، مرسی !
Enjoying means go to a party, their daughter brings you a little syrup
Say quiet: you made them yourself? She says flirty :
Yes, Bon appetit./ Enjoy your drink...
ترجمه دوم رو نتونستم ترجمه کنم گیج کننده است... ممنونم هر دو جمله ترجمه بشه...
بابام خطاب به من: به خدا پولی که تو این ۲۰ سال خرج تو کردم میدادم سکه میخریدم الان میلیاردر بودم و الان با این پول میتونستم یه پسر تحصیل کرده ی دانشمند همسن و سال تو واسه خودم بخرم و بهش افتخار کنم!
My father said to me: