پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
269 بازدید
در پیشنهاد و همفکری توسط (6.2k امتیاز)
  1. serving to form something, especially having a profound influence on a person's development.
    "his formative years"
    synonyms: developmentaldeveloping, growing, mouldable, malleableimpressionablesusceptibleMore
     
    noun
    LINGUISTICS

    1 پاسخ

    +1 رای
    توسط (74.1k امتیاز)
    انتخاب شد توسط
     
    بهترین پاسخ
    دوران شکل گیری شخصیت

    پرسشهای مرتبط

    کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

    هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
    تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

    ...