هدایت کردن یا سرپرستی چیزی را به عهده داشتن هم میشه.
His father is going to lead the cermenoy. مراسم به عهده پدرش خواهد بود/ پدرش سرپرستی این مراسم را به عهده خواهد گرفت/ پدرش این مراسم را هدایت خواهد کرد
فکر نکنم تخلیه کنندگان تو فارسی و مطبوعات رایج باشه. منظور مهاجران جنگی هستش. مثالش بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی. کسایی که موقع جنگ مجبور شدن خونه و شهر خودشون رها کنن و به مناطق امنتر مهاجرت کنن تا اوضاع بهتر شه.
An evacuee is someone who has been sent away from a dangerous place to somewhere safe, especially during a war.
زیر آب بردن، در آب فرو بردن (مجهول، در آب فرو رفتن) در آب غرق کردن، به زیر آب رفتن
به نظرم خوبه.