I murmur all the right things in response to his awkward broken sentence, but inside I'm thinking about exactly what those poverty _ stricken junkies in shit_filled tower blocks will think when david_ the faux middle class exterior he worked so hard on during his medical training now soaked through his skin like a teak stain _ turns up to talk with them
در پاسخ به جمله های ناقص دستپاچهاش همه ی حرف های درست را زمزمه می کنم اما با خودم دقیقا به این فکر می کنم آن معتادهای فلکزده توی ساختمان های برج غرق کثافت به این فکر می کنند که دیوید_ همان خارجی متظاهر طبقه متوسط/ که به طبقه متوسط بودن تظاهر می کند حالا در دوره آموزشی پزشک اش بسیار سخت کار می کندپوستش مثل چوب ساج نمناک کاملا خیس است_ سر و کله اش پیدا می شود تا...
میشه متن رو بررسی کنید،
faux اصلا معنی متقلب نداره چون دیوید آدم شریفیه