پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
293 بازدید
در پیشنهاد و همفکری توسط (6.2k امتیاز)
  • Definition of fight off. : to defend oneself against (someone or something) by fighting or struggling : to avoid being harmed or overcome by (someone or something) by fighting or struggling They fought off the attack/attackers. I'm trying to fight off a cold.
اصلا جنگ و دعوا نیست ها

1 پاسخ

+1 رای
توسط (304k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ
در context های مختلف : مقابله کردن / مبارزه کردن / مقاومت یا ایستادگی یا دفاع در برابر

یا : دور کردنِ / پس زدنِ ........ / خنثی کردنِ ....... / محفوظ نگه داشتن خود در برابر ......

پرسشهای مرتبط

+1 رای
1 پاسخ 562 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 788 بازدید
+2 امتیاز
1 پاسخ 243 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 204 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 704 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...