پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+6 امتیاز
352 بازدید
در پیشنهاد و همفکری توسط (55.1k امتیاز)
اصلاح شد توسط
Beat time
 
v. phr. To follow the rhythm of a piece of music by moving one's fingers or feet.

Jack was beating time with his foot during the concert, which annoyed his neighbor.

 

توسط (21.6k امتیاز)
بازنگری شد توسط

Hi,  useful idiom,(+1)

 

توسط (55.1k امتیاز)

Hi, Thanks.

Done.

توسط (33.9k امتیاز)

Hi. Like (+1)

توسط (55.1k امتیاز)

Hi,

Thanks.

توسط (23.1k امتیاز)
+1

سلام.

مرسی بابت به اشتراک کذاری. معادل فارسیش هم احتمالاً میشه: ضرب گرفتن

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط (2.6k امتیاز)

Like+

توسط (55.1k امتیاز)

Hi,

Thanks.

پرسشهای مرتبط

+3 امتیاز
1 پاسخ 281 بازدید
آوریل 28, 2014 در پیشنهاد و همفکری توسط Amin-med (15.5k امتیاز)
+2 امتیاز
1 پاسخ 290 بازدید
مه 4, 2014 در English to Persian توسط Ali Mack (55.1k امتیاز)
+7 امتیاز
1 پاسخ 300 بازدید
نوامبر 17, 2013 در English to Persian توسط Ali Mack (55.1k امتیاز)
+3 امتیاز
2 پاسخ 322 بازدید
+2 امتیاز
1 پاسخ 338 بازدید
آگوست 22, 2013 در English to Persian توسط amirrajayi (3.5k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...