مقصر بودن

Question

blamable : مقصر

ex: i'm not blamable for what happened to him. من مقصر آنچه برایش اتفاق افتاده نیستم

ex: i'm not to be blamed. من مقصر نیستم

Comments

_{Here we go. No one can easily find blamable in a Dictionary}!

---

من فرق این دوتا جمله رو متوجه نمیشم

هردوش یعنی من مقصر نیستم!؟ درسته؟ فرقی ندارن؟

_ I'm  not to be blamed.

من مقصر نیستم

 

_I'm not to blame.

من مقصر نیستم

---

یک فرق کوچولو دارن. دومی یعنی "من از سرزنش به دورم"، "من در مظان تقصیر نیستم"، "من تقصیر ندارم".

اولی می‌شه "مرا نمی‌شود یا نباید در مظان تقصیر قرار داد"، "مرا نمی‌شود سرزنش کرد"، "قرار نیست تقصیر گردن من بیافتد".

Answer 1

مقصر => at fault (McGraw Hills Idioms Dictionary)

Example: I was not at fault in the accident. You cannot blame me (McGraw Hills Dic).

Answer 2

 

مقصر بودن : To be to blame (for sth)/To be at fault

مقصر دانستن : To blame

مقصر : At fault

تقصیر : Fault/blame