پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+3 امتیاز
2.1k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (68.6k امتیاز)
بازنگری شد توسط

مثال: 

گوشیم خراب شده. خیلی باهاش کلنجار رفتم، ولی درست نشد.

5 پاسخ

+4 امتیاز
توسط (12.7k امتیاز)

tinker : I spent hours tinkering with my cell phone

http://goo.gl/eAM50E

fiddle : fiddled with the broken cell phone

http://goo.gl/Jo7V0Y

 

توسط (38.9k امتیاز)

Oh! "Tinker " ,interesting! I didn't know that! Tnx a lot Honey jan!:) +1

توسط (68.6k امتیاز)

Good answer honey, +1

But I'm still looking for something more colloquial.

توسط (12.7k امتیاز)

Your welcome dear سودابه. I've learnt many things from your nice answers too! 

+2 امتیاز
توسط (30.1k امتیاز)

wrestle with sth

was wrestling with the faulty/defective device for nearly ten minutes, trying to fix it up .

توسط (68.6k امتیاز)

Very good, +1

+2 امتیاز
توسط (304k امتیاز)

Also I found below in the Webster :

come/get to grips with sth
to understand or deal with something difficult
 

توسط (68.6k امتیاز)

Thanks.

توسط (1.2k امتیاز)
عالی بود +1
توسط (304k امتیاز)

Thank you.

+2 امتیاز
توسط (19.2k امتیاز)

mess around/about with something

Longman

توسط (68.6k امتیاز)

Thank you

+

+2 امتیاز
توسط (16.9k امتیاز)
wrangle

We have been wrangling with the management for weeks over parking spaces for employees.

توسط (68.6k امتیاز)

Thank you

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
1 پاسخ 228 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 967 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 1.0k بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 728 بازدید
+2 امتیاز
1 پاسخ 776 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...