پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+5 امتیاز
3.0k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (450 امتیاز)
توسط (30.1k امتیاز)
+1
جمله؟ چی هست؟
توسط (450 امتیاز)
یارو خیلی درب و داغونه(دانشجو ضعیف).(آدم بی بضاعت)

 

5 پاسخ

+2 امتیاز
توسط (49.3k امتیاز)
بازنگری شد توسط
 
بهترین پاسخ

 

 

 

درب و داغون مالی


bankrupt ورشکسته
bust بي چيز، وامانده
busted افلاس، بي چيز شده, بیچاره
impecunious بی پول
insolvent تنگدست ، عاجز از پرداخت بدهي هاى خود
destitute تهي دست، مستمند
indigent فقير، بي چيز
skint لات و پات ، آس و پاس
stony broke (US & CA) = penniless (Brit) بی پول
poor فقیر

 

درب و داغون وضعیتی و فیزیکی


jacked up, f@cked up, screwed up, messed up, wracked, wrack and ruin., destroyed, go to the dogs

 

مثال

I want to play, but my shoulder's still JACKED UP from last weekend.
دوست دارم بازی کنم, ولی کتفم هنوز از هفته پیش داغونه

Ow! Man, I just f@cked up my thumb by slamming it with my hammer!
آخ, زدم با چکش رو شصت دستم به فنا دادم رفت

That dude over there is one screwed up ugly retard.
اون یارو که اونجاست یک عقب مانده زشت داغونه

He wracked his car up on the river road.
ماشین شو اون بالا تو رودخونه درب و داغون کرده

go to the dogs
خوراک سگ ها شدن, داغون شدند

After Joe retired, the business went to the dogs.
بعد از اینکه جو بازنشسته شد, شرکت درب و داغون شد.

 It greatly pains me that my grandfather's estate has been left to go to wrack and ruin.

زیاد ناراحتم میکنه وقتی میبینم زمین پدربزرگم اینجوری به امان خدا ولش شده که درب و داغون بشه.

+2 امتیاز
توسط (28.8k امتیاز)

in (a) bad/terrible/awful condition /also in a bad state

بسته به موردی که بهش اشاره شده :

shabby,tattered,battered,rickety,derelict,run-down,dilapidated

+2 امتیاز
توسط (304k امتیاز)

worn out /shattered / smashed / fragmented / exhusted / ruined

+1 رای
توسط (16.9k امتیاز)

I think she's cracking up.

After his wife died, he began to fall apart.

+1 رای
توسط (59.4k امتیاز)
بازنگری شد توسط

beat-up (AmE informal) -> قراضه، درب و داغون

clapped-out (BrE informal) = beat-up

rickety

flimsy

be in a bad shape/condition

be on its last legs

has seen better days

پرسشهای مرتبط

+1 رای
2 پاسخ 334 بازدید
آگوست 13, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط zhila (44 امتیاز)
+2 امتیاز
3 پاسخ 362 بازدید
آگوست 11, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط zhila (44 امتیاز)
0 امتیاز
2 پاسخ 286 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 1.7k بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...