to call dibs on some thing

Question

dibs to claim something

 i got dibs on that last piece of pizza

نزدیک ترین معادل پارسی پیشنهادیتون چیه ؟
 

Answer 1

نمیدونم چجوری بگمش....میشه اینجوری گف:

طاس/شیر یا خط/شانسی شانسی

شرط بستن با استفاده از طاس

جمله هم این میشه:

طاس برای من اومد،من آخرین قطعه ی پیتزا رو صاحب شدم

 

Comments

دوست عزیز مشکل برگردوندن عبارت به پارسیه

نزدیک ترین محادل انگلیسیش میشه

i call that room

which means dibs on that room 

یه جورایی میشه مال من 

---

حرفتونو تکذیب نمیکنم ولی این کلا یه slang ِ ....به مهنیِ شما اگه بخوام نزدیکش کنم همون خرفِ خودمِ در واقع ! چیزی رو صاحب شدن با استفاده از شانس و شرط بندی و بخت افبال

put dibs on st./sb. means try a chance for that sb./st. and win it and own it step by step :)

Answer 2

dibs: the right to have, use or do something   

حق داشتن، استفاده كردن يا انجام دادن 

Freshmen have first dibs on dormitory rooms.

Cablevision might have first dibs on buying the rest of the property.

 

Ref. Longman

 

I got dibs on that last piece of pizza: 

 چشمم به دنبال آن تكه آخز پيتزا است.

Answer 3

A group of (male) friends is at a party to check out some girls. Whoever spots a pretty girl first can "call dibs" on her. That way he can make sure none of his buddies would make a movie on her. 

 

میشه "مدعی داشتن چیزی/کسی شدن"

Comments

i guess u mean make a move