سلام - یک مثال برای فعل condound و همچنین یک قسمت در مورد استفاده از فعل confuse برای مفهوم قاطی کردن دو چیز در ذهن به پاسخ اضافه شد.
confound [kən'faʊnd]
verb
1.
be confusing or perplexing to; cause to be unable to think clearly
2.
mistake one thing for another (Webster)
Sorry / excuse me , I confounded these two items / tools / things......
.ببخشید من این دو... را قاطی کردم
البته استفاده از mix up هیچ ایرادی ندارد اما اگر نمی خواهید آنرا بکار ببرید ، علاوه بر فعل confound که از دیکشنری وبستر در بالا گفته شد ، از فعل confuse هم می توانید به شکل زیر برای قاطی کردن / یا قاطی شدت چیزی در ذهن استفاده کنید :
I confused this....with....