پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+4 امتیاز
3.4k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (304k امتیاز)
سلام - مثلا در جمله ی زیر :

معلوم نیست اون داره می خنده که قیافه اش به اون شکل در اومده یا تشنج کرده!!

2 پاسخ

+2 امتیاز
توسط (59.4k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ

go into convulsions

be in convulsions

convulse

have seizure

have/throw fits

Besides, take a look at these expressions:

fit
a short time during which you laugh or cough a lot in a way that you cannot control :
He had a violent coughing fit .
fit of
The girls collapsed into a fit of the giggles.
We were all in fits of laughter trying to clear up the mess.
Carl had us all in fits (= made us laugh a lot ) with his stories.

 

be convulsed with laughter/anger etc to be laughing so much or feel so angry that you shake and are not able to stop yourself 

 

be in convulsions to be laughing a lot

توسط (304k امتیاز)
بازنگری شد توسط
ممنون و +1. البته منظور بنده تشنج کردن در بیماری است و علت بکار بردن تشنج در جمله ی مثال سوالم تلطیف کلیت جمله بود. لذا ضمن تشکر مجدد از پاسخ شما ، ممنون می شم بفرمایید کدام گزینه می تواند معادل کلی تشنج کردن در بیماری باشد. مثلا : بیمار تشنج کرد./
توسط (59.4k امتیاز)
سلام و عرض ادب

خواهش می‌کنم. convulsion، seizure و fit هر سه معنای تشنج می‌دهند.
توسط (304k امتیاز)
سلام و عرض ادب متقابل - ممنون از نظرتان. ضمنا پاسخ ها یا نظرات احتمالی سایر دوستان نیز موجب امتنان بنده خواهد بود.
توسط (304k امتیاز)
سلام - نظرتان در مورد لغت paroxysm چیست؟
توسط (59.4k امتیاز)

سلام و عرض ادب مجدد

حقیقتش این لغت تا به حال به گوشم نخورده بود، اما گویا این واژه نیز معنای تشنج می‌دهد، ولی در ویکی‌پیدیا جملۀ زیر نوشته شده است:

Paroxysmal attacks or paroxysms (from Greek παροξυσμός) are a sudden recurrence or intensification ofsymptoms, such as a spasm or seizure.[1

یعنی شاید یک ترم کلی‌تر از seizure باشد و معنای گسترده‌تری را در بگیرد و من فکر می‌کنم که این واژه (paroxysm) بیش‌تر در علم پزشکی به کار می‌رود و در واقع واژه‌ای تخصصی است.

نکته‌ای که به نظرم باید بدان توجه نمود این است که لغاتی مانند لغات بالا گاه تفاوت‌های ریزی با یکدیگر دارند که در بسیاری از اوقات، مردم عادی متوجه این تفاوت‌ها نیستند، ولی افراد متخصص در آن زمینه از آن تفاوت‌ها به خوبی آگاه هستند. به طور مثال، دو واژۀ hallucination و delusion هر دو معنای توهم می‌دهند، اما نوع توهمشان با یکدیگر متفاوت است. delusion توهمی است که در آن فرد افکار منفی نسبت به چیزها یا افراد پیرامونش دارد، حال آنکه hallucination به معنای توهم در یکی از حواس پنجگانه مانند حس بینایی یا شنوایی است.

0 امتیاز
توسط (74.1k امتیاز)

You can't tell if he's laughing or has just become constipated!

You can't tell if his grotesque face is due to laughing or constipation!

لغت constipated در این جور موارد که قیافه یکی یه جوری شده در انگلیسی خیلی استفاده بیشتری داره. شاید تشنج کرده معادل فارسی اون مفهوم باشه.

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
1 پاسخ 1.5k بازدید
+2 امتیاز
2 پاسخ 9.4k بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 1.7k بازدید
+2 امتیاز
4 پاسخ 1.1k بازدید
+1 رای
3 پاسخ 6.8k بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...