پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+3 امتیاز
4.9k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (461 امتیاز)
سپردن به معنای اینکه شخص حواسش به وسیله ی شما باشه.

مثال:چمدانم رو به او سپردم.

 

4 پاسخ

+1 رای
توسط (30.1k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ

I entrusted him with my gemstones.

+3 امتیاز
توسط (22.4k امتیاز)

(formal) 

to give something you value to someone you trust so they look after it for you

confide something to somebody

imageHe confided his money to his brother’s safekeeping.

توسط (13.0k امتیاز)

Very Good.

توسط (461 امتیاز)

I wish there was a way to choose two answers as the best.

Thank you so much.+1

+2 امتیاز
توسط (16.9k امتیاز)

I left my suitcase with her to keep an eye on it while I went to get the tickets?

 

I left my suitcase in her keeping when I went abroad.

+1 رای
توسط (26.8k امتیاز)
بازنگری شد توسط

I gave him my suitcase for safe keeping.

I left my suitcase with him for safe keeping.

I had him take care of my suitcase.

I trusted him with my suitcase.

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
2 پاسخ 5.8k بازدید
+1 رای
1 پاسخ 1.2k بازدید
اکتبر 12, 2015 در فارسی به انگلیسی توسط شیما (462 امتیاز)
0 امتیاز
0 پاسخ 235 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 676 بازدید
+1 رای
2 پاسخ 1.5k بازدید
ژولای 16, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط silverman (28.8k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...