directionality
1- سمت دار بودن, سمت, سمتیت, جهتیت
2- میزان سمت دار بودن, استقامت, راستا >>= directivity
The directionality of written English is from left to right"
جهت نوشتن انگلیسی از چپ به راست است
navigability
1- قابلیت مسیریابی, قابلیت جهت یابی, هدایت پذیری
2- قابلیت کشتی رانی, گذر پذیری
تفاوت
چیزی که directionality داشته باشه میتونه به یه سمت خاص حرکت کنه. اما چیزی که navigability داشته باشه از یک مسیر مشخص قابل هدایت است.
navigability of an association
هدایت پذیری یک رابطه؛
بصورت پیش فرض یک رابطه دوطرفه است. این به این معناست که رابطه بین دو چیز وجود داره و دو طرف درباره همدیگه میدونند. البته وقتی شما یک رابطه رو بین دو آیتم میسازید, امکان هدایت دادن به این رابطه وجود داره. مثلا جدول الف مبدا و جدول ب مقصد هستند و از طریق نوک پیکان --> مشخص می کنیدشون. این میشه navigable association یا رابطه هدایت دار. در این نوع رابطه جدول الف از ب خبر داره ولی ب از الف نداره.
navigable association