پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
342 بازدید
در English to Persian توسط (2.4k امتیاز)
بازنگری شد توسط

He was beyond exhausted but he still he had to take bus to go home 

اون بیش از اندازه خسته بود اما هنوز هم برای رفتن به خونه مجبور بود سوار اتوبوس بشه 

1 پاسخ

+1 رای
توسط (49.3k امتیاز)

بله درست ترجمه کردین.

 

beyond
1- on or to the further side of something
* They crossed the mountains and headed for the valleys beyond.

2- later than a particular time, date etc syn after
* What changes await us in the coming year and beyond?


3- more or greater than a particular amount, level, or limit
* More people are choosing to work beyond retirement age.


4- outside the range or limits of something or someone
* Such tasks are far beyond the scope of the average schoolkid.

5- used to say that something is impossible to do (impossible)
* Scott’s equipment was damaged beyond repair.

6- used to mean ‘except’ in negative sentences
* Fred owns nothing beyond the clothes on his back.


7- be beyond somebody
to be too difficult for someone to understand
* The whole problem was quite beyond him.


1- در پس ، بعد از، آن سوى ، وراى ، ماورا، آنطرف ، آن طرف تر، آن سوتر
2- (از نظر زمان ) ديرتر، بعد از، پس از
3- (از نظر امكان يا ادراك ) گذشته از
4- افزون بر

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
1 پاسخ 305 بازدید
فوریه 16, 2018 در English to Persian توسط Miss Zoya (45 امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 863 بازدید
فوریه 2, 2018 در English to Persian توسط Miss Zoya (45 امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 364 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 399 بازدید
+1 رای
2 پاسخ 364 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...