پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
811 بازدید
در English to Persian توسط (1.1k امتیاز)

سلام ممنونم میشم که ترجمم رو اصلاح کنید اگه دیدید جاییش مشکل داره !

 

Mr. Haley and Tom jogged onward in their wagon, each for a time absorbed in their own reflections. Now, the reflections of two men sitting side by side, are a curious thing—seated on the same seat, having the same eyes, ears, hands, and organs of all sorts, and having pass before their eyes the same objects—it is wonderful what a variety we shall find in these same reflections!

 

 

آقای هالی  و تام  به سمت  ارابه ی شان رفتند و هر دو در یک لحظه در  انعکاس خودشان  غرق شدند. انعکاسی از دو مرد که کنار هم نشسته اند چیز نادری بود. نشسته بر روی صندلی یکسان داشتن چشمان و گوش ها و دست های یکسان و تمام اندام ها  هم یکسان بودند. این فوق العاده  است که چه تفاوت های را می توان در این انعکاس ها پیدا کرد.

توسط
+1
قای هالی  و تام،  هر کدام غرق در افکار خود،  سوار بر  کالسکه پیش میرفتند.  افکار این دو مرد که کنار هم نشسته اند،  چیز عجیبی است؛ -آن ها روی یک صندلی نشسته‌اند، چشم‌ها، گوش‌ها، دست‌ها و اندام‌های یکسانی دارند، و از جلوی چشمانشان  مناظر و اشیای یکسانی میگذرد- شگفت انگیز است که افکار آن ها چقدر میتواند متفاوت باشد 

2 پاسخ

+1 رای
توسط (10.5k امتیاز)
بازنگری شد توسط

آقای هالی  و تام  ارابه شان را به پیش راندند و هر دو، لحظه ای در  اندیشه های خودشان  غرق شدند. حالا (در آن لحظه)، اندیشه های دو مرد که کنار هم نشسته بودند چیز عجیبی بود - نشسته بر روی یک صندلی - داشتن چشم ها، گوش ها، دست ها و همه نوع/جور اعضای یکسان و گذراندن چیزهای یکسان از مقابل دیدگانشان.  این فوق العاده  است که چه تنوعی را در این افکار یکسان پیدا خواهیم کرد. 

در مورد معنی jog در اینجا مطمئن نیستم. اما فکر کنم به این معنی نزدیک باشه: 

Jog: 

to cause (a horse) to go at a steady trot. 

0 امتیاز
توسط (36.7k امتیاز)
ترجیح می‌دم که ترجمه مال خودتون باشه. تنها چند نکته:

۱) فکر کنم بهتره بنویسید "هِیلی".

۲) این دو نفر کنار هم نشسته‌ن روی صندلی ارابه و دارن اسب‌ می‌رونن و اسب یا اسب‌ها دارن ارابه رو می‌کشن. تام و آقای هیلی به طرف ارابه دارن نمی‌رن، سوارش هستن.

۳) "در یک لحظه" برای for a time معادل درستی نیست. شاید بشه نوشت "برای مدتی"، "مدت زمانی"، "دقایقی چند".

۴) اون واژه‌ی now، که در ابتدای جمله خودنمایی می‌کنه یک نشونه‌ست که راوی ماجرا (یا درواقع همون نویسنده‌ی متن) شرح دادن ماجراها رو قطع کرده و داره خودش می‌پره وسط روایتِ خودش و حرف می‌زنه و اظهار نظر‌های کلی تحویل خواننده می‌ده. now معنایی داره تو مایه‌های "حالا"، "حالا اجازه بدید بگم که"، "و امّا"، "عرض شود که". 

۵) بنا بر این که در این متن راوی ماجرا خودش هم حرف‌هایی داره که بزنه، درست از now تا آخر متنی که در این‌جا درج شده کلاً شرح ماجرا نداریم بلکه اظهار نظر راوی همه‌چیزدان داریم، در صیغه‌ی حال ساده. شرح ماجرا زمان فعل‌هاش گذشته‌ست، و دخالت مستقیم راوی زمان فعل‌هاش می‌شه حال.

۶) واژه‌ی reflection یک معناش "بازتاب" و معنای دیگه‌ش "تامل و تفکر"ه. این‌جا معنای دوم مورد نظر بوده. متن می‌گه تاملات هر دو تا آدمی که بغل دست هم دیگه نشسته باشن چیز عجیب و غریبیه، و در دنباله‌ی این مدعا توضیح می‌ده که چرا و چه طور.

پرسشهای مرتبط

+1 رای
1 پاسخ 256 بازدید
0 امتیاز
4 پاسخ 1.1k بازدید
ژولای 14, 2018 در پیشنهاد و همفکری توسط parastoo (6.2k امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 152 بازدید
0 امتیاز
2 پاسخ 251 بازدید
آگوست 2, 2013 در English to Persian توسط Sahar Sj (1.5k امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 142 بازدید
سپتامبر 25, 2016 در English to Persian توسط Aidaglass (22.4k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...