پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+4 امتیاز
1.8k بازدید
در پیشنهاد و همفکری توسط (13.0k امتیاز)

سلام دوستان

در این تاپیک، واژه ای را به اشتراک گذاشته ام که هم به معنای قلمدوش کردن یا همان کول کردن و هم استفاده بدون اجازه از وای فای دیگران است.

امیدوارم مورد پسند واقع شود.

 

Piggyback

image

if you give someone, especially a child, a piggyback, you carry them high on your shoulderssupporting them with your hands under their legs

 

 to use someone else’s wi-fi connection to the Internet, without their knowledge or permission

http://www.ldoceonline.com/dictionary/piggyback

http://whatis.techtarget.com/definition/piggybacking

توسط (304k امتیاز)
+1

Hi,

Thanks.+1

توسط (13.0k امتیاز)

Hi,

My pleasure

توسط (27.1k امتیاز)

So nice!

1 پاسخ

+1 رای
توسط (49.3k امتیاز)
بازنگری شد توسط

+1 برای شریک ساختن این با بقیه دوستان
تمام معنی های piggyback

 

piggyback noun (or piggyback ride)
if you give someone, especially a child, a piggyback, you carry them high on your shoulders, supporting them with your hands under their legs

• More than 70 percent of the females at the lake reach the water with a male already riding piggyback.
• I had been dreaming of Cymbeline riding piggyback on my shoulders.


piggyback verb
1- to use something that is bigger, better, or more successful in order to help another product or project succeed
piggyback on/onto
* videos that piggyback onto the success of proven TV programs


2- to use someone else’s wi-fi connection to the Internet, without their knowledge or permission
piggyback on/onto
* How can I prevent other people from piggybacking onto my connection?


3- to use a situation that already exists in order to do or get what you want
piggyback on/onto
* Some pharmaceutical companies piggyback on existing brands by borrowing parts of their names.
* It wants to piggyback its order onto another city’s contract to keep costs down.


4- to move goods from one place to another, using containers that can be carried both by train and by road

 

1- (بار يا كودك را) بر پشت خود حمل كردن ، كول كردن ، قلمدوش كردن ، بر دوش بردن
2- كولي ، قلمدوش ، بر دوش گيرى
3- (حمل تريلر و گنجانه هاى كالا و كاميون با ترن حمل يك وسيله ى نقليه با وسيله ى نقليه ى ديگر) دوش برى ، كول گيرى ، دوش برى كردن ، كول گيرى كردن
4- زير بغل ... رفتن ، از پشتیبانی ... بهرمند شدن
5- یواشکی/دزدکی از وای فای کسی استفاده کردن
6- حمل کردن, سوار کردن
7- دزدکی (بدون کارت زدن پشت سر کسی) وارد شدن

پرسشهای مرتبط

+4 امتیاز
0 پاسخ 339 بازدید
+2 امتیاز
1 پاسخ 851 بازدید
دسامبر 8, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط Bies (2.0k امتیاز)
+2 امتیاز
4 پاسخ 622 بازدید
آگوست 14, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط zhila (44 امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 1.6k بازدید
+2 امتیاز
4 پاسخ 7.8k بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...