پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
288 بازدید
در English to Persian توسط (1.3k امتیاز)
بازنگری شد توسط

 Because Graves's study of geographically isolated populations of isthmus fishes offers a glimpse of the beginning of a process 

1 پاسخ

+1 رای
توسط (49.3k امتیاز)

چونکه مطالعه گریوز در مورد جمعیت های منزوی شده جغرافیایی ماهی های باریکه یک نگاه اجمالی از شروع یک روند را بدست میدهد....
 

glimpse
1- a quick look at someone or something that does not allow you to see them clearly

They caught a glimpse of a dark green car.

brief/fleeting/quick glimpse ( = a very short look)
We only had a fleeting glimpse of the river.

2- a short experience of something that helps you begin to understand it

glimpse of/into/at
a glimpse of what life might be like in the future

 

1- نگاه اجمالي كردن ، اجمالا ديدن ، براى لحظه اى ديدن
2- نظر اجمالي ، نگاه تند، نگاه گذرا
3- نماياني زود گذر، اثر خفيف ، لمحه
4- (قديمي ) رجوع شود به glimmer
5- برداشت كلي ، ديد، تصور اجمالي

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
1 پاسخ 164 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 181 بازدید
0 امتیاز
0 پاسخ 239 بازدید
سپتامبر 11, 2016 در English to Persian توسط federal (40 امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 242 بازدید
+2 امتیاز
1 پاسخ 1.7k بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...