پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
1.8k بازدید
در English to Persian توسط (120 امتیاز)

سلام دوستان

بارها شده که مثلا تو ادرس دادن شنیدم از down استفاده میکنم فکر نکنم معنی پایین بده..دیگه نمیدنم یه چند مورد دیگه هم هست ممنون میشم ازتون یه توضیح بدین..تشکر



I got me a part-time job
working as a worker down at the mall.

I predict big things for him
down at the power plant.

Shouldn't we be heading down
to the pawn shop to get our TV back?

All the way down, past your knees,
until you're almost walking on them.

 

 

 

 

1 پاسخ

+1 رای
توسط (49.3k امتیاز)
بازنگری شد توسط
 
بهترین پاسخ

Down یعنی جنوب یا پایین. تو فارسی ما می گیم "اونجا" یا "اینجا". ولی در کشورهای انگلیسی زبان اگر مقصد پایین مبدا باشه میشه down و اگر به طرف شمال باشه up میشه. بعضی جاهام یعنی "آخر" یا "انتها".

 

من یک کار نیمه وقت به عنوان یک کارگر تو اون پاساژه پایین دست پیدا کردم.
من یک کار نیمه وقت به عنوان یک کارگر طرف/داخل اون پاساژ پپیدا کردم.

من پیش بینی میکنم اتفاقات بزرگی براش اونجا تو کارخونه برق بیوفته.

بریم دیگه به طرف مغازه سمساری تا تلویزیون مونو پس بگیریم.


تا آخر پایین/ تا آخرین حد ممکن به طرف پایین, بعد از زانوهات, تا زمانیکه تقریبا باهاشون راه بری.
 

1- Down means towards the ground or a lower level, or in a lower place.
2- You use down with verbs such as `fall' or `pull' to say that something is destroyed or falls to the ground.
3- If you put something down, you put it somewhere, so that you are no longer holding it.
4- If you go down a road, you go along it.
5- If you go down a river, you go along it in the direction that it flows.
6- Down is often used to mean in the south or towards the south.
7- If the amount or level of something goes down, it decreases.
8- If something is down on paper, it has been written on the paper.
9- If you are feeling down, you are feeling unhappy or depressed; an informal use.
10- Down is the small, soft feathers on young birds. Down is used to make pillows or quilts.
11- Down to a particular detail means including everything, even that detail.
12- If you go down with an illness or are down with it, you have that illness; an informal expression.

 

پر دراوردن جوجه پرندگان ، پرهاى ريزى كه براى متكا بكار ميرود، كرك ، كرك صورت پايين ، سوى پايين ، بطرف پايين ، زير، بزير، دلتنگ ، غمگين ، پيش قسط

1- پايين ، به سوى پايين ، به زير، زير افق ، نزول كردن
2- واقع در پايين ، به سوى جنوب
3- (از زمان يا شخص در گذشته به حال )
4- افسرده ، سرافكنده ، دلتنگ ، پكر
5- (شخص ) افتاده (بر روى زمين و غيره )، دچار
6- (مقدار يا ارزش يا اندازه ) كم ، (در شرايط يا مقام ) پايين ، زبون
7- (صدا و وضع و غيره ) آرام
8- به طور جدى
9- كاملا، تا بيشترين درجه
10- نقد
11- نوشته ، ثبت
12- پايين كشيده
13- انجام شده ، تمام
14- خراب ، از كار افتاده
15- (امتياز مسابقات ) عقب
16- پايين آوردن يا آمدن ، به زير آوردن يا آمدن ، شكست دادن
17- (خوراك يا نوشيدني ) بالا كشيدن ، سركشيدن ، فرو دادن ، (به سرعت ) خوردن
18- پستي ، جاى كم ارتفاع

1- (پرهاى نرم كه زير شاه پرهاى پرنده مي رويند) نرم پر، پرقو
2- (مو يا پشم نرم ) كرك
3- (معمولا جمع ) زمين مرتفع و پوشيده از علف

 

توسط (120 امتیاز)
+1
جناب شیرزاد بینهایت ممنونم از لطف شما و پاسخ های جامعتون...

موفق باشید...

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
1 پاسخ 194 بازدید
آگوست 1, 2019 در English to Persian توسط Faculty (6.8k امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 742 بازدید
مه 16, 2017 در English to Persian توسط VictoriaDD (421 امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 151 بازدید
+2 امتیاز
1 پاسخ 662 بازدید
+2 امتیاز
2 پاسخ 403 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...