be subject to سه معنی دارد:
1- اگر الف سابجکت تو ب باشد، به این معناست که الف احتمال دارد تحت تأثیر ب قرار بگیرد:
All flights are subject to delay:
احتمال این وجود دارد که تمام پروازها به تعویق بیافتند.
Prices are subject to change :
ممکن است قیمتها تغییر کنند.
2- اگر الف سابجکت تو ب باشد، به این معناست که الف مشروط بر ب است:
The scholarships are subject to great academic performance.
(تعلق گرفتنِ) بورسها مشروط بر عملکرد عالی علمی است.
3- اگر الف (شخص) سابجکت تو ب (قانون، مجازات، مالیات، جریمه و ...) باشد، به این معناست که آن شخص باید از آن قانون تبعیت کند، متحمل آن مجازات بشود، آن مالیات را بپردازد و ....
Vandalizers are subject to at least a 3-month prison sentence:
خرابکاران محکوم به حداقل 3 ماه زندان هستند.
در مقابل، be subjected to حالت مجهول subject sb/sth to sth است که به معنی تحت فرمان در آوردن و مجبور کردن چیزی یا شخصی به چیزی دیگر است:
The oil platform was subjected to extreme weather.
سکوی نقتی متحمل آب و هوای بسیار بد (شدید) شد (در معرض آب و هوای بسیار بد قرار گرفت).
The company's accounts were subjected to close investigation.
حسابهای شرکت تحت بررسی دقیق قرار گرفت.