knock on effects معادل فارسی

Question

ترجمه متن زیر به فارسی چی میشه؟

 

A: The flood had a knock-on effect on tourism.

B: Yes, It was bound to have repercussions.

Answer 1

سیل یک سری تاثیرات / اثرات بازتابی / انعکاسی بر گردشگری (این منطقه) داشت . / برجا گذاشت.

بله ; اون (موضوع) (در نظر توریست ها) قطعاً / حتماً دارای دافعه هایی بوده است. / دافعه هایی را (نسبت به سفر به این منطقه) ایجاد کرده است.

have a knock-on effect (on sth)
to start a process in which everything that happens causes something else to happen
　These price rises will have a knock-on effect on the economy. (Webster)

Comments

خیلی ممنون از پاسختون استاد گرامی

معادلی که شما فرمودید معنی رو قطعا میرسونه، منتها بنظر من بهترین معادل برای knock-on effect نمیتونه باشه

ممنون میشم اگر معادل دیگری به ذهنتون میرسه لطف کنید و بفرمایید.

---

خواهش می کنم. شما لطف دارید. در مورد knock-on effect با توجه به تعریفی که از وبستر برایتان قرار دادم , علاوه بر چیزی در پاسخ نوشتم معادلهای اثر معلولی / تبعی / بازتابی / انعکاسی نیز برای آن مناسب بنظر می رسند. مانند آنچه که الآن در یک دیکشنری فارسی  دیدم که برای خود knock-on نوشته بود :  ورزش : بلند شدن توپ از زمين از ضربه دست بازيگر.

 

---

بسیار عالی

اثرات بازتابی یا انعکاسی خیلی عالیه

ممنونم

 

---

خواهش می کنم. در پاسخ قبلی گنجانده شد.

---

به نظرم "تاثیر ثانویه" هم می تونه معادل مناسبی باشه

---

ممنون. باید رویش فکر کنم.

---

اثر جنبی یا غیر مستقیم بر.....

Answer 2

اثر مسلسل وار یا اثرات سلسه وار