فعل مورد نظر در context های مختلف معانی متفاوتی داره ولی معانی شامل شدن / در خود جا دادن / در بر گرفتن و از این قبیل آن برای جمله شما مناسب تر بنظر می رسه که بنده در قسمت بعد از علامت / پاسخ خود , معادل بهمراه دارد را نیز نوشتم.
ضمنا در زیر علاوه بر یکی از تعریف های وبستر در مورد شامل شدن / گنجاندن و ...... , تعدادی از معادلهایی را که در دیکشنری های انگلیسی به فارسی برای فعل مذکور آورده شده است نیز برای اطلاع بیشتر شما قرار داده ام :
incorporate
to include something as part of a group, system, plan etc (Webster)
یکی کردن ، بهم پیوستن ، متحد کردن ، داخل کردن ، جادادن ، دارای شخصیت حقوقی کردن ، ثبت کردن (در دفتر ثبت شرکتها)، آمیختن ، ترکیب کردن ، معنوی، غیر جسمانی.