پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
185k بازدید
در پیشنهاد و همفکری توسط (6.2k امتیاز)
بعد از این بلافاصله نوشته

it's homely. lived in.

 

متوجه live in نمیشم 
توسط
جمله کاملش رو بنویسین بهتره.
توسط

«homely» و «lived-in» (یا lived in) هر دو صفت هستن.

homely: (British English, approving) (of a place) making you feel comfortable, as if you were in your own home

lived-in: (approving)(of a place) that has been used so continuously for so long that it does not look new

lived in: regularly used and comfortable

homely: خانه مانند، مثل خانه، راحت، ... //// lived-in: معادل نمیدونم، اما جایی یا لباسی که زیاد استفاده شده و حس راحتی به آدم میده.

ممکنه از تعریف «lived-in» آدم فکر کنه که یه مفهوم منفی داره، اما توجه کنید که «approving» هست، یعنی معنا و مفهوم مثبت داره.

هنوز تموم نشد این رمان؟ خخخخخ

توسط (6.2k امتیاز)
همینه، مشکل من کوتاه بودن جمله‌هاس...
توسط (6.2k امتیاز)
همینه، مشکل من کوتاه بودن جمله‌هاس...ممنونممم
توسط (6.2k امتیاز)
حالا یه جای دیگه دیدمش.  بچه میره از خونه بعد کلی خونه خلوت شده وسایل بچه ریخت و پاش... بعد طرف می‌که

this room feels lived in 

میشه بگیم حس راحتی

شلوغی 

حس زندگی

داره.... می دونم تو تعریف ها نیست... اما واقعا گیجم کرده...  جنب و جوش
توسط

راستش جمله اولتون رو دقیقا متوجه نشدم، اما فکر کنم منظورتون رو گرفتم. خوب مطمئناً نمیشه که برای این مثال جدیدی که زدین (یعنی توی این کانتکستی که تصویر کردین)، برای صفت lived-in معادل «راحت» یا مفهومی مثل «دارای حس راحتی» رو در نظر گرفت. اون بالا که گفتم مفهومش اینه که حس راحتی به آدم میده، متناسب با کانتکستی بود که مطرح بود (متناسب با صفت homely). البته اگه بگیم مفهوم «lived-in» اینه که حس خوشایندی به آدم میده (و این حس به این خاطره که زندگی در اون خونه یا اتاق جریان داره برای مدت طولانی، نه به دلایل دیگه مثل اینکه مثلاً عطر خوبی داره)، به هر دو موقعیت (کانتکست) میخوره. به هر جهت حتما میدونین که مسأله «موقعیت» خیلی مهمه. به نظرم حس زندگی رو خوب گفتین. اتاقیه که توش زندگی جریان داره. این اتاق به آدم حس خوب زندگی رو میده. گرما داره، و مثلا حس دلمردگی نداره. جناب تبریزی هم خوب گفتن: «بی روح نیست». البته، اینا همه مفهوم هستن، و نه لزوماً معادل. مفهوم که خوب درک بشه، معادل گزینی هم راحت میشه. (راستی، به نظر نمیرسه که طرف فقط بخاطر شلوغی و اینا، این حرفو گفته باشه.)

این تعریف از دیکشنری Merriam-Webster، به نظرم تعریف بهتریه از بقیه دیکشنریها:

having a comfortable and appealing appearance or quality that comes from being used for a long time

توسط (6.2k امتیاز)
خیلی ممنونم از جواب مفصلتون✌ و همین طور جناب تبریزی و بزرگمهر که انقدر صبورانه جواب میدید

1 پاسخ

+1 رای
توسط (74.1k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ
خونۀ ساده ایه. نو نیست. (قبلاً توش زندگی کردن.)
توسط (6.2k امتیاز)
ممنونم
توسط (74.1k امتیاز)
+1
خودمانی به عنوان صفت برای خونه خیلی معنی نمی ده.
توسط (74.1k امتیاز)
+1
اینطوری هم شاید بشه گفت "خونه گرم و ساده ایه. نو و بی روح نیست".
توسط (6.2k امتیاز)
البته یه جا برای اتاق بچه هم استفاده شده از این ساختار. مچکرم

پرسشهای مرتبط

+1 رای
1 پاسخ 532 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 383 بازدید
مه 11, 2019 در فارسی به انگلیسی توسط Ssttaarr (1.1k امتیاز)
+2 امتیاز
2 پاسخ 234 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 349 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 223 بازدید

پر امتیاز ترین های هفته قبل

نام امتیاز هفته امتیاز کل
Cologny 25
36.6k
Behrouz Bozorgmehr 15
304.1k
May 5
5

نفرات اول تا سوم امتیاز کل

Behrouz Bozorgmehr

304.1k
BK

101.8k
Tabrizi

74.1k
کلیک برای دیدن رتبه های کل
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...