پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
2.2k بازدید
در English to Persian توسط (2.4k امتیاز)
بازنگری شد توسط

It hit me that I was responsible for her

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط (49.3k امتیاز)

تلنگری به من زد که من مسئول او هستم.
به خودم اومدم و فهمیدم که ای بابا جوابگوی این خانم منم.

 

Hit
realize [transitive] if a fact hits you, you suddenly realize its importance and feel surprised or shocked.


* It’s impossible to pinpoint a moment when it hit me that I was ‘a success’.

* He was gone before they knew what had hit them (=realized what had happened).


Source: Longman Dictionary

 

It Hit Me
At that moment, I finally understood.


* After my fish died, it hit me: I had taken his ever-presence for granted.

پرسشهای مرتبط

+1 رای
2 پاسخ 585 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 23.0k بازدید
+1 رای
1 پاسخ 1.9k بازدید
مه 21, 2020 در English to Persian توسط enpersi (429 امتیاز)
+1 رای
2 پاسخ 527 بازدید
ژولای 20, 2018 در پیشنهاد و همفکری توسط parastoo (6.2k امتیاز)
0 امتیاز
2 پاسخ 452 بازدید
ژولای 18, 2018 در پیشنهاد و همفکری توسط parastoo (6.2k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...