پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+5 امتیاز
9.1k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (632 امتیاز)

او را به یک ماموریت فرستادند.

8 پاسخ

+7 امتیاز
توسط (178 امتیاز)

sending somebody on a mission

توسط (632 امتیاز)

Thanks. I found the word "errand" as well. "He was sent on an errand."

توسط (1.1k امتیاز)

errand

برای جمع آوری ، گشت بازدید و اینا معنی میده

اگه ماموریت کاری باشه همون mission درسته

+3 امتیاز
توسط (6.0k امتیاز)
He was given an assignment
+2 امتیاز
توسط (27.1k امتیاز)

to send sb on a tour of duty

+1 رای
توسط (105 امتیاز)
بازنگری شد توسط

Depend on the context - but most commonly:

 

To go on a business trip - He/She was sent on a business trip (usually some distance).

 

Mission is used less frequently usually reserved for travel to another country for political/religious/military jobs.  

0 امتیاز
توسط (581 امتیاز)

to go/be on business

0 امتیاز
توسط (832 امتیاز)
She/He 's On Duty
0 امتیاز
توسط (28.8k امتیاز)

Errand :

do/run an errand (for somebody)

a short journey in order to do something for someone, for example delivering or collecting something for them

 

0 امتیاز
توسط (16.9k امتیاز)

If you are seconded somewhere, you are sent there temporarily by your employer in order to do special duties.

پرسشهای مرتبط

+4 امتیاز
4 پاسخ 2.5k بازدید
+1 رای
1 پاسخ 571 بازدید
ژولای 29, 2014 در فارسی به انگلیسی توسط iMasoud (564 امتیاز)
+4 امتیاز
4 پاسخ 4.5k بازدید
سپتامبر 16, 2013 در فارسی به انگلیسی توسط Stranger (27 امتیاز)
+1 رای
6 پاسخ 1.7k بازدید
+1 رای
1 پاسخ 247 بازدید
مه 11, 2014 در فارسی به انگلیسی توسط Ali Mack (55.1k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...