پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
355 بازدید
در English to Persian توسط (74.1k امتیاز)

 

1. A girl walked into the road = یه دختر رفت وسط جاده

2. He hit the girl, and swerved off the road, crashing the car into a tree =

اون زد به دختره و از جاده خارج شد  و ماشین رو کوبید به یه درخت

3. She headed to the building = رفت به اون ساختمون

4. The picture frame fell on the ground and shattered = یه قاب عکس افتاد رو زمین و شکست

5. They were involved in a relationship, but that she became obsessive and clingy = اونا با هم تو یه رابطه بودن ولی دختره وسواسی شد و چسبید به اون

6. She became suicidal = می خواست خودکشی کنه

7. He leaves her to her own devices while he works = وقتی کار می کنه زنش رو آزاد می ذاره تا هر کاری می خواد بکنه

8. Two bottles were strewn along the floor = دو تا بطری کف اتاق افتاده بودن

9. He was gasping for air = اون به زحمت نفس می کشید

10. He was attempting to get their bearings = داشت سعی می کرد موقعیتشون رو پیدا کنه

2 پاسخ

+1 رای
توسط (2.3k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ
1. دختری به وسط خیابان/جاده رفت.

2. با دختر برخورد کرد، و در حین اینکه از جاده منحرف می‌شد ماشین را به درختی کوبید.

3. به سمت ساختمان رفت.

4. قاب عکس به زمین افتاد و از هم پاشید.

5. با هم رابطه داشتند اما رابطه‌ای که خیلی وابسته شده‌ بود و تمام فکر و ذکرش را درگیر کرده بود.

6. به خودکشی فکر می‌کرد.

7. موقع کار، اصلا توجهی به همسر خود ندارد و او را به حال خود رها می‌کند.

8. دو بطری با فاصله روی زمین افتاده بودند.

9. برای نفش کشیدن تقلا می‌کرد.

10. تلاش می‌کرد تا موقعیتشان را شناسایی کند.
توسط (74.1k امتیاز)
خیلی ممنون. به نظرم به غیر از جملات 2 و 5  بقیه جملات عالی بودن.
توسط (2.3k امتیاز)
بله اما در فارسی روان، جاده و خیابان اغلب interchangeable هستند، هر چند به متن شما و اتمسفر آن بستگی دارد. درود.
توسط (1.5k امتیاز)
+1
در مورد پنج:

اون حساس و وابسته شده بود
+1 رای
توسط (8.2k امتیاز)
دختره خودشو انداخت وسط جاده/خیابون.

اون مرده با ماشین زد بغلش و ماشینش از جاده منحرف/خارج شد و ماشینشو زد به یه درخت!

اون خانومه کله شو انداخت رفت تو ساختمون.

قاب عکس افتاد و رو زمین پخش پلا شد/خورد و خاکشیر شد/درب و داغون شد.

اون وقتیکه سر کاره. کاری به کار اش/زن اش نداره(یعنی میزاره هر کاری دلش میخواد بکنه)

دو تا بطری کف اتاق پرت و پلا شده بودن.

اون مرده به نفس نفس افتاده بود/بریده بریده نفس می کشید.
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...