اول جمله چي ميگه يه چيزاي در مورد ساعت5 فهميدم ازش در همين حدود:
This guy is the complete opposite. His five o’clock shadow isn’t a symmetrical, purposeful work of art. Instead, his stubble is splotchy and uneven, like he spent the night working late and actually didn’t have time to shave. His hair isn’t styled with gel to give him the messy, just-rolled-out-of-bed look. This guy’s hair actually is messy. Strands of chocolate hair sweep across his forehead, some of them erratic and wild. It’s like he woke up late for an appointment and was too hurried to bother with looking in a mirror.
کاملا برعکس . . عزم واراده در کار یا هنرش دارد. در عوض ته ریشش نامرتب و ناهموار که اصلاح نشده بود، انگار تمام شب سرش گرم کار بود و وقت نکرده بود ریشش را بزند. مطابق مُد موهایش را با ژل حالت نداده بود و موهای درهم و برهمش ساده روی پیشانیش افتاده بودند. موهایش واقعا آشفته بود. رشته های شکلاتی موهایش روی پیشانیش افتاده بودند، بعضی از انها بسیار وحشی و بیقرار روی صورتش تاب میخوردند. او تمام ظاهرش مثل کسانیست که دیر از خواب بیدار شدند و برای قرار ملاقات یا کار انقدر دستپاچه شده اند که از خیر نگاه کردن در اینه گذشته بودند.
اگه جايش رو غلط ترجمه كردم خوشحال ميشم بهم بگين.كلا اگه ميشه كل جمله رو بررسي كنين
ممنون:)