disappear = سر به نیست کردن
He may have been disappeared by security forces = ممکن است نیروهای امنیتی او را سر به نیست کرده باشند
parade = به رخ کشیدن
He never parades his knowledge = او هیچ وقت علمش را به رخ نمی کشد
conclude = منعقد کردن
The agreement was concluded during a four-day meeting = قرارداد طی یک جلسه چهار روزه منعقد شد
leaf through = ورق زدن
Leaf through the pages = صفحات را ورق بزن
course = جاری شدن
Tears coursed down her face = اشک از صورتش جاری شد
race = تند تند زدن
His heart raced = قلبش تند تند زد
line = پوشاندن سطح داخلی
Line the cupboards and drawers with paper = داخل کابینت ها و کشوها را با کاغذ بپوشانید