پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
6.8k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (267 امتیاز)
بستر چیزی را فراهم کردن تا اتفاق خاصی بیفتد
توسط
+1

set the stage for s.th

3 پاسخ

+1 رای
توسط (74.1k امتیاز)

to provide the conditions for something

توسط
provide sb with sth
 
توسط (267 امتیاز)
نه این دقیقا به معنی فراهم کردن بستر نیست

این که شما نوشتید یعنی فراهم کردن چیزی برای کسی، نه زمینه چیزی را فراهم کردن
+1 رای
توسط (33.9k امتیاز)

pave the way for something

مثال از دیکشنری کمبریج:

Scientists hope that data from the probe will pave the way for a more detailed exploration of Mars

دانشمندان امیدوارند داده های (ارسالی) از کاوشگر، بستر را برای اکتشاف جزئی تر مریخ فراهم کند

0 امتیاز
توسط (110 امتیاز)
lay the groundwork

 

lay the groundwork (for something) phrase
  to do what is necessary before an event or process can begin
      We’re busy laying the groundwork for another campaign.
 

 

(idiomatic) To create a foundation; to provide the basics or fundamentals.
♦ The introductory mathematics courses will lay the groundwork for all your subsequent engineering studies.
-----------------
or
Prepare everything beforehand so nothing goes awry...
 

پر امتیاز ترین های هفته قبل

نام امتیاز هفته امتیاز کل
Cologny 25
36.6k
Behrouz Bozorgmehr 15
304.1k
Ahmad.r.a1387 5
5

نفرات اول تا سوم امتیاز کل

Behrouz Bozorgmehr

304.1k
BK

101.8k
Tabrizi

74.1k
کلیک برای دیدن رتبه های کل

40.1k پرسش

61.4k پاسخ

59.5k نظر

14.3k کاربر

کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...