پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+3 امتیاز
3.5k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (86 امتیاز)

4 پاسخ

+2 امتیاز
توسط (38.9k امتیاز)
بازنگری شد توسط

پریدن وسط  صحبت/ کار/ جلسه ... دیگران

To butt in (on) 

to break into conversation / to take part in a conversation or activity, or enter somewhere, without being invited or expected / To intrude upon or interrupt someone or something (connotes a rude or discourteous interruption).

-you are  always butting in my conversations, and I wish you'd stop.

 -I can't believe that you butted in on that meeting! 

-We were having a good talk until you butted  in.

-Hey, this is none of your business, don't butt in!

-He kept on butting in with his silly comments.

 

Ps: 

To butt in line: وسط صف پريدن

image

+1 رای
توسط (9.4k امتیاز)

tobe pain in sb's neck

توسط (21.6k امتیاز)
any reference

?
توسط (9.4k امتیاز)

heard in movie

+1 رای
توسط (55.1k امتیاز)

Hi

Pesky

 

+1 رای
توسط (68.6k امتیاز)

خروس بی محل گاهی به معنی مهمان ناخوانده است:

gatecrasher

http://dictionary.cambridge.org/dictionary/british/gatecrash?q=gatecrasher

پرسشهای مرتبط

+1 رای
1 پاسخ 2.8k بازدید
نوامبر 13, 2013 در فارسی به انگلیسی توسط شیرین (630 امتیاز)
0 امتیاز
0 پاسخ 2.6k بازدید
+4 امتیاز
1 پاسخ 2.0k بازدید
+2 امتیاز
3 پاسخ 2.3k بازدید
+2 امتیاز
1 پاسخ 311 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...