پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+2 امتیاز
322 بازدید
در English to Persian توسط (6.2k امتیاز)

on the edge. 1. In a precarious position; also, in a state of keen excitement, as from danger or risk. For example, When the stock market crashed, their whole future was on the edge, or Skydivers obviously must enjoy living on theedge.

informal to be behaving in a way that makes it seem as if you are going crazy edge

بچه ها on the edge چی براش خوبه...در حال انفجار بودم میشه؟یا در آستانه انجام کاری؟؟

2 پاسخ

+2 امتیاز
توسط (19.2k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ
تمام روز را دلخور و عصبانی بودم. زیرا او به من کم محلی کرده بود.
توسط (6.2k امتیاز)
+1
مرسی فرزاد جان 
توسط (19.2k امتیاز)
+1
خواهش می کنم.
0 امتیاز
توسط (18.3k امتیاز)

 

All they?!
Or all day?

در لبه پرتگاه بودن

توسط (6.2k امتیاز)
all day.

پرسش اصلی on the edge هست.

 
توسط (6.2k امتیاز)
اگر سوال رو خونده باشید معادل پیشنهادی تون بی معناس

 

پرسشهای مرتبط

+1 رای
1 پاسخ 120 بازدید
دسامبر 14, 2021 در English to Persian توسط F_B (2.5k امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 196 بازدید
نوامبر 17, 2018 در English to Persian توسط Tabrizi (74.1k امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 234 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 241 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 286 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...