پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
325 بازدید
در English to Persian توسط (6.8k امتیاز)

Hey, everyone

How do we translate these? 


1. sb’s alter ego an invented person that you use to represent part of your character that is very different from your usual one:
 Gissing used his fictional alter ego to attack Victorian morals.
2. someone you trust and who has similar opinions, attitudes etc:
 Mrs Reagan was widely regarded as the President’s alter ego

ممنون از کمکتان! 

1 پاسخ

+1 رای
توسط (304k امتیاز)

سلام

با توجه به تعاریف زیر (برگرفته از وبستر) , فکر کنم اینها را بشه برایش در نظر گرفت :

نیمه دیگر (یا متفاوت)  / جنبه دیگر (یا متفاوت) شخصیت / نیمه دوم شخص

al·ter ego

a second self: as a : a trusted friend b : the opposite side of a personality c : COUNTERPART (Webster)

در بعضی از جملات بصورت یار شفیق (همیشه همراه) درون شخص هم ترجمه می شود.

پرسشهای مرتبط

+2 امتیاز
1 پاسخ 217 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 208 بازدید
نوامبر 15, 2018 در English to Persian توسط mari.mar (25 امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 269 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 261 بازدید
ژولای 24, 2018 در پیشنهاد و همفکری توسط parastoo (6.2k امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 289 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...