پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
293 بازدید
در معرفی کتاب, سایت توسط (1.0k امتیاز)

A: they banned chewing gum. sound a little extreme.

B: I guess it's a trade-off.

توسط (304k امتیاز)
بازنگری شد توسط
+1

قبلاً آقای امینی زحمت کشیده و در لینک زیر معادلهایی را برای trade-off ارایه کرده اند. البته برای جمله شما ، فکر کنم مفهوم هایی مانند اقدام (تجاری) متقابل یا مقابله به مثل تجاری بهش بخورند.

https://chimigan.com/83915/Trade

2 پاسخ

+1 رای
توسط (74.1k امتیاز)

چون trade-off خودش یک مفهوم تخصصی هست بهتره به جای ترجمه اش به شکلی که اصلا مفهومش رو در فارسی منتقل نمی کنه (مبادله / داد و ستد) بر اساس موقعیتی که در اون به کار می ره اون جمله رو ترجمه کنیم و بگیم:

این یه تصمیم از سر اجباره.

یا

شرایط مجبورشون کرده چنین تصمیمی بگیرن.

پس

I guess it's a trade-off = به نظرم مجبور شدن / بودن

0 امتیاز
توسط (16 امتیاز)
trade-off رو وقتی بکار میبریم که بخایم بگیم یک چیزی دادیدم ولی در عوض یه چیزی جاش گرفتیم. داد و ستد خیلی کم دیدم معنی بده.

 

اینجا میگه " فکر کنم سودش به زیانش میارزه" 

 

 

پرسشهای مرتبط

کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...