● با
with your permission
با اجازهی شما
with open arms
با آغوش باز
mix green with yellow
سبز را با زرد بیامیز
to argue with a friend
با یک دوست جر و بحث کردن
I too will go with you
من هم با شما میآیم.
to play with a doll
با عروسک بازی کردن
with a loud voice
با صدای بلند
● در جایی یا برای ادارهای کار کردن
are you still with that bank?
هنوز در آن بانک کار میکنی؟
I have been with this company for thirty years
سی سال است که در این شرکت کار میکنم.
● از، دربارهی
she was pleased with my gift
از هدیهی من خوشش آمد.
filled with air
پر از هوا
● در مقایسه با، با همان شرایط
having equal standing with others
دارای موقعیت برابر با دیگران بودن
● به خوبی...، به همان خوبی که، کاملا مثل
he is able to run with the best
او میتواند به خوبی بهترین دوندگان بدود.
● همراه، هم عقیده، یکدل، موافق (با)
I am with you there
در این باره با شما هم عقیدهام.
● در حمایت از، به سود، به نفع، به
he is voting with the Republicans
او به نفع جمهوریخواهان رای میدهد.
● از نظر ...، برای ...
her decision is all right with me
تصمیم او از نظر من ایرادی ندارد.
● از شدت ...، به خاطر ...
to shake with anger
از شدت خشم لرزیدن
faint with hunger
بیرمق از شدت گرسنگی
● دارای
the man with blue eyes
مرد دارای چشمان آبی
a man with a knowledge of oil markets
مردی دارای اطلاعات در زمینهی بازارهای نفت
● نزد ...، تحت سرپرستی ...
our children were left with my mother
بچههایمان را نزد مادرم گذاشته بودیم.
● علیرغم، با وجود
with all his boasting, he is a coward
با وجود همهی ادعاهایش آدم ترسویی است.
● در جهت، در سوی
to travel with the sun
در جهت حرکت خورشید سفر کردن
● نسبت به، با درنظر گرفتن، طبق، بنابر
wages that vary with education
مزدهایی که برحسب تحصیلات تغییر میکنند
● با گذشت ...
grief lessens with time
اندوه با گذشت زمان تخفیف مییابد.
● همراه (با)
● نزد، بیش
the keys are with Arianne
کلیدها پیش آرین هستند.
I left a message with your secretary
پیامی نزد منشی شما گذاشتم.
● به ...
he lifted the table with ease
به آسانی میز را بلند کرد.