things در حالت جمع در موقعیتهای کمی به معنی «چیزها» است. یه نکته مهم دیگه بگم که مترجم باید بدونه کجا واحد ترجمه رو کلمه، کجا جملهواره و کجا جمله قرار بده. شما اگه بخوای مترجم خوبی بشی، باید حتماً به این نکته توجه داشته باشی.
...left the nation to its resources
اگر برای ترجمۀ مثال بالا، واحد ترجمه رو کلمه قرار بدیم، یک چنین ترجمهای حاصل میشه: ملت را با ذخایر خود تنها گذاشت. این ترجمه غلطه و اینجا باید واحد ترجمه رو عبارت درنظر بگیریم نه کلمه. چون leave something to its resources یه اصطلاحه و یک ترجمۀ صحیح برای این جمله میشه: و ملت را به حال خویش رها کرد.
یک سری کلمات هستن که بهاصطلاح با هم میل ترکیبی دارن. یعنی بیشتر مواقع با هم میان. اینها رو نباید جداجدا ترجمه کرد، بلکه باید کل اون ترکیب دو یا سه کلمهای رو یک واحد قرار داد، و بعد به فارسی برگردوند.
مثال: naked aggression. خب یه آدم تازهکار میاد این ترکیب رو تجاوز عریان ترجمه میکنه. درصورتی که معادل فارسی اون تجاوز آشکار هست.
یا در مثال Do you mind if I open the window، باید «do you mind If I» رو یک واحد معنایی مستقل بدونیم و بهصورت «اشکالی ندارد» یا «اجازه میدهید» یا «طوری نیست» ترجمه کنیم. (از کتاب ترجمۀ متون ادبی، دکتر علی خزاعیفر)
تو که همیشه/یکسره/یکریز داری سؤال میپرسی.
تو که همیشه داری کلی چیز ازم میپرسی.