پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+2 امتیاز
396 بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (12 امتیاز)
مثلا بخوایم بگیم 

فوتبالیستی رو  در نظر بگیر که توی بازی گلی میزنه 
توسط
+1

To score a goal/a point: گل زدن/به هدف زدن

In a sport or game, if a player scores a goal or a point, they gain a goal or point.

2 پاسخ

+2 امتیاز
توسط (36.6k امتیاز)

Take a football player who, during the game, scores a goal.

+1 رای
توسط (3.5k امتیاز)

To score/concede a goal 

گل زدن /گل خوردن 

توسط (33.9k امتیاز)
+2

سلام

concede جالب بود. +1 تا حالا نشنیده بودم. البته به نظرم یه کم formal هست. تو موقعیتهای informal از فعل let in هم استفاده میشه. مثلا:

He was fortunate that he didn't let in another goal

خوش شانس بود که یه گل دیگه نخورد

توسط (3.5k امتیاز)
سلام اقای بهرامی ، احوال شما.

بله اون رسمی تره ، یعنی دریافت کرون گل  و یا پذیرفتن گل . Let in واژه خیلی خوبیه....مرسی از راهنماییتون 
توسط (33.9k امتیاز)

Anytime

توسط (13.4k امتیاز)
+1
اتفاقاً توی گزارشات فوتبال از فعل concede زیاد استفاده میشه و چندان هم formal نیست. علاوه بر goal برای penalty و point هم استفاده میشه.
توسط (33.9k امتیاز)

Thanks Mr Askman. That was helpful

توسط (13.4k امتیاز)

My pleasure.

پرسشهای مرتبط

+2 امتیاز
5 پاسخ 550 بازدید
ژولای 6, 2014 در فارسی به انگلیسی توسط vidajoon (117 امتیاز)
+5 امتیاز
2 پاسخ 10.5k بازدید
+1 رای
0 پاسخ 456 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 243 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 216 بازدید
اکتبر 25, 2019 در فارسی به انگلیسی توسط Faculty (6.8k امتیاز)

پر امتیاز ترین های هفته قبل

نام امتیاز هفته امتیاز کل
Cologny 25
36.6k
Behrouz Bozorgmehr 15
304.1k
Hajianzahra-6677 5
5

نفرات اول تا سوم امتیاز کل

Behrouz Bozorgmehr

304.1k
BK

101.8k
Tabrizi

74.1k
کلیک برای دیدن رتبه های کل
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...