وقتی میخوای یک کفشی رو به پات بپوشی ، یا یه عینک آفتابی به چشمت بزنی ، یا یه میک آپی روی صورتت بزنی یا یه لباسی رو به تنت بپوشی و غیره...در همه اینجور موارد در واقع شما داری یک چیز خارجی رو (کفش؛ میک آپ؛ لباس؛ عینک و...) به بدن و جسم خودت اضافه میکنی .... پس توی شرایط مختلف معنی تحت اللفظی این فعل متفاوته مثلن:
Put your shoes on.
کفشاتو بپوش
She put on too much makeup.
او میک آپ زیادی[ رو صورتش ] زده
He took off his uniform and put on a sweater and trousers.
او یونیفرمشو دراورد و یه شلوار پوشید
I’ll have to put my glasses on; I can’t read from here.
من مجبور خواهم بود عینک خودمو بزنم، از اینجا نمیتونم بخونم
اگه دقت کنین تو همه اینا فعل زدن چیزی به چشم و صورت و بدن مشترکه.
حالا یه مثال از دستنبد:
The other policeman put the handcuffs on him.
اون یکی پلیس ، به اون مرد دست بند زد.
فقط خواستم فعل put on رو توی شرایط مختلف براتون تشریح کنم ، پاسخ شما هم اینه:
تو[ باید] دستبد رو اینطوری ( به دست متهم) بزنی.