با سلام ، چون نوشتین گزینه های اصطلاحی پیشنهاد بشن ، فکر کنم این به اون اصطلاح مورد سئوال شما هم بخوره :
like a bolt from the blue
این هم شاید براش خوب باشه :
like a bombshell
برای شکل غیر اصطلاحی اش هم میشه قیدهایی از این قبیل استفاده بشه :
furiously / wrathfully / rapidly / abruptly / ...
همچنین شاید با شروع جمله با اینها هم بشه اون مفهوم را رسوند :
Exploded with anger , he got in the car and drove in top gear.
Butst with anger , he got in the car and bit it.
این اصطلاح را هم پیدا کردم که فکر کنم اگر منظور از اصطلاح فارسی نارنجکی ناظر بر درجه و شدت فوریت انجام یک کار باشه می تونه براش مناسب باشه :
P.D.Q.
(pretty damn quick)
He got in the car P.D.Q. and bit it.
http://www.phrases.org.uk/meanings/pdq.html