به لحاظ گرامر فرقی ندارند، اما نکتهای اینجا هست. پدر و مادر به صرف داشتن رابطهی خوب و بدهبستان خانوادگی با فرزندان اونها رو اجتماعی بار میآرند. به عبارت دیگه اونچه والدین انجام میدن نتیجه رو لحظه به لحظه در بطن خودش میپرورونه و دوتا فعل interact و help to be more sociable کموبیش همزمانی دارند با هم. در چنین حالت ساختاری که مورد نظر شماست کاملاً این همزمانی یا همسرشتی رو بازتاب میده و ساختار مناسبیه.
اما تعاملداشتن با فرزند و عرضه کردن او به جامعه با هم یگانگی و همزمانی ندارند؛ یکی از این دو فعل در دل اون دیگری قرار نداره. اینجا باید یک پلی بزنیم، فاصله رو به نحوی طی کنیم. مثلاً این طوری:
Parents should set time aside to interact with their children, thereby presenting sociable individuals to society.
Parents should set time aside to interact with their children, thereby ensuring their kids grow up to be sociable adults.
Parents should set time aside to interact with their kids so that for their part the children learn how to socialize with others outside the family circle.
مثال دیگهای بزنم. فلانی کارش رو خوب انجام میده و رضایت مدیریت رو جلب میکنه. این دو فعل، یعنی خوب کار کردن و جلب رضایت کردن، به هم چسبیده هستن. هرکسی به صرف خوب کارکردن خودبهخود جلب رضایت میکنه.
She does a good job at work, keeping the bosses happy with her performance.
ساختار reduced اینجا مناسبه.
اما میتونیم به همین مطلب زاویهی تازهای بدیم. او سخت تلاش میکنه خوب کار کنه. اینجا دیگه معلوم نیست موفق باشه، پس اگر فقط بگیم،
She tries very hard to do a good job, keeping the bosses happy.
به نظر میآد داریم میگیم که نتیجهی مطلوب به دست اومده و مدیریت راضیه، درحالیکه شاید چنین نباشه. میتونیم بگیم،
She tries very hard to do a good job, thus keeping the management happy.
She tries very hard to do a good job in order to keep the management happy.
امیدوارم منظورم روشن باشه. نمیدونم.