یعنی "با عرض معذرت"، یا، اگر به جملهی کامل تبدیلش کنیم، چیزی در این مایهها: "پوزش خود را تقدیم میکنم"، یا "پوزش مرا بپذیرید".
دربارهی واژهی apology توضیح خوب و جالبی توی دیکشنری Merriam-Webster هست.
به اجمال، ریشهی این واژه یونانیه و مفهوم یونانی اون از دوران کهن "دفاع کلامی" بوده، توضیح و توجیه راستکاری، نه "پوزش و اقرار به گناه". برای مثال به شرح لایحهی دفاعی سقراط در دادگاه آتن علیه اتهامهاش در یونانی نام apologia داده شده.
همین معنا انتقال یافته به زبان انگلیسی و واژهی apology در سدهی شانزده میلادی در زبان انگلیسی تداول داشته.
اما کمکم معنا تغییر میکنه به پوزش، که یعنی کسی که پوزش میطلبه تلویحاً داره میگه بله، من کار بدی کردم و پوزش میطلبم.
سرانجام در سالهای اخیر این معنای ضمنی اظهار صمیمانهی تاسف و پشیمانی کمی رنگ باخته و الان دیگه وقتی کسی میگه my apologies یا I apologise، انگار میخواد شنونده بدونه که طرف چندان گناهی متوجه خودش نمیبینه و صرفاً میخواد قال قضیه بهاصطلاح کنده بشه: آقایون، خانوما، اگه کسی بهش برخورده یا لطمهای بابت کار من خورده بدونه که من راضی نبودم و قصدم این نبود، همین.
کموبیش. ببخشید بابت افاضات، my apologies