سلام. با گوگلکردن به این نتیجهی غیرقطعی رسیدم که conversion در فن فروش یعنی تبدیل سرنخ، lead، به مشتری بالقوه از طریق تغییردادن اعتقاد او از یک محصول به محصولی مشابه. درست مثل کسی که با تبلیغ فریفته میشه و از دین خودش برمیگرده و به دین جدیدی میگروه، سرنخ هم به جای فلان کالا طرفدار بهمان کالای رقیب میشه و میشه یک گرایشیافته، a convert، ظاهراً.
در این صورت conversion rate لابد یعنی نسبت یا درصد تعداد گرایشیافتگان به تعداد سرنخ. و close rate یعنی نسبت یا درصد اون افرادی که واقعاً تا ته کار میرن و خرید میکنن به کل سرنخها.
مثال عددی: فرض کنیم فروشندهای ۲۰۰ تا lead داره، مثلاً ۲۰۰ تا شماره تلفن کسانی که در گذشته کالای مورد نظر رو تحت نام تجاری دیگهای از رقبا خریدهن و بنابراین ممکنه باز هم بخرن. فروشنده با این ۲۰۰ نفر تماس میگیره و ۱۲۰ نفر از این گروه مذهبشون رو تغییر داده کالا رو میپذیرن. اینجا ۱۲۰ نفر convert داریم و ۱۲۰ تقسیم بر ۲۰۰ برابر با ۶ دهم میشه conversion rate، و بنابراین درصد "ارتداد" هم ۶۰ درصده.
در این مثال اگه فرض کنیم از میون ۱۲۰ "نوکیش" ۱۰۰ نفر خرید انجام بدن close rate میشه ۵۰ درصد. یا، ممکنه به طور کلی close rate همیشه برای نسبت تعداد خریدار به نسبت تعداد سرنخ به کار میره، جدا از بحث conversion.
پیشنهاد بنده برای این دو ترم: برای conversion rate، نسبت یا درصد برگشتگی، و برای close rate، نسبت یا درصد خریداری.