پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
420 بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (6 امتیاز)
"بعد از مرگ پدرم تلاش کردم جای خالی او را پر کنم"

اصطلاح fill the void شک دارم به این موضوع بخوره چون fill the void بنظرم مفهوم خالی بودن چیزی و احساسی در درون هست. اما اینجا جای خالی فرد در دنیای بیرون هم حس میشه.

 جمله مد نظر خودم این بود اما در گوگل هیچ نشانی از این ساختار جمله پیدا نشد:

I tried my best to fill dad's empty place
توسط (13.4k امتیاز)
+1

برای پر کردن خلاء حضور فیزیکی هم میتونید از اصطلاح fill the void استفاده کنید:

fill a/the void

To replace someone or something that is absent or missing.

* No, we got that project done—Rebecca filled the void while you were on vacation.

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط (36.7k امتیاز)

I tried my best to step into his shoes.

پرسشهای مرتبط

+3 امتیاز
2 پاسخ 5.9k بازدید
+1 رای
1 پاسخ 495 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 133 بازدید
ژوئن 21, 2021 در پیشنهاد و همفکری توسط mousapaseban (10 امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 1.7k بازدید
آگوست 27, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط Fh (366 امتیاز)
+3 امتیاز
2 پاسخ 691 بازدید
ژوئن 1, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط silverman (28.8k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...