ببینید توی فارسی هم میگیم، برای مثال، "این خونه برای صاحبش صدها میلیون آب خورده"، "حرفت برات گرون تموم خواهد شد"، "هزینهی پارچه و دوخت لباس برای من یک مبلغ معقولی در اومد".
اگر بخواهیم پای کسی رو که پول داده یا جونش رو گذاشته یا شغلش یا مثلاً آبروش رو باخته به میون بکشیم یعنی داریم این شخص رو (از لحاظ دستوری) مفعول فعل cost قرار میدیم:
This is going to cost you your job.
The wasteful holiday cost them all their savings.
The dress would have cost me a reasonable amount of money, so I went ahead and ordered it.
همهی کلمههای زرد رنگ مفعول هستن و، در انگلیسی، بعد از فعل cost قرار میگیرن.
البته ممکنه به مفعول کلاً کاری نداشته باشیم:
A holiday abroad will simply cost too much. We cannot afford it.