البته کانسپت مطلب مشخص نیست، پس ترجمه اش یه کمی پیچیده میشه:
1) Today’s concept is somewhat like the guy next door
ایده / طرح / راهکار امروز یه چیزی شبیه /تو مایه های جوون های سنتی و متواضع است.
2) I made so many different kinds of music.
اینجا فکر کنم منظورش از kinds of music درواقع همون genre of music باشه. یعنی، ژانر موسیقی هنری، پاپ (پر طرفدار) و سنتی، که تو فارسی به سبک، گونه یا ژانر ترجمه میشه. ترجمه خودتون درسته.
3) by focusing on what I can do well instead of chasing after new experiences, adventures or challenges.
ترجمه تون درسته.
...اگر بجای دنبال کردن تجربه ها، ماجراجویی ها یا چالشهای جدید روی کارهایی تمرکز کنم که می تونم بخوبی انجام بدم.
4) So, I want to find out more about myself and learn good sides of me and what suits me well.
از این رو / به همین خاطر میخوام بیشتر خودم رو کشف کنم /بشناسم و خصوصیات خوب خودم و چیزهایی که برام خوب /مناسب هستند را پیدا کنم /بشناسم.