سلام
اول به ترجمه و مفهوم نگاه کنیم:
اینترنت، دنیا را به اطلاعات کامل محصول و قیمت نزدیکتر میکند. دانش اضافه ای که اینترنت می تواند ارائه دهد، باعث می شود مصرف کنندگان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند و به اندازه کافی جسورتر شوند تا به نمایندگی های خودرو مراجعه کنند و از چانه زنی امتناع کنند. همین کار باعث می شود روند خرید، به طور فزاینده ای از خود معامله جدا شود. مصرف کنندگان ممکن است شبانه در اینترنت جست و جو کنند و در روز به مغازه ها مراجعه کنند.
***
1) منظور از shopping یعنی "خریدن" و منظور از transaction یعنی "معامله"
2) خود جمله گفته که transaction itself = مرجع اش، transaction هستش
3) معنی hit the shop و کلا hit somewhere یعنی به جایی رفتن، به جایی مراجعه کردن
***
شفاف سازی بیشتر:
*ما، در فرایند معامله، هم خرید داریم و هم فروش. Transaction هم یعنی معامله و خرید و فروش باهم، پای معامله نشستن، تراکنش داشتن
*با توجه به این جمله؛ گفته که اینترنت اطلاعات کامل محصول و قیمت را در اختیار مصرف کننده ها قرار می دهد و آنها را self-assured می کند، برای همین به جای اینکه پای معامله بایستند و سر قیمت چانه بزنند، این کار را نمی کنند، بلکه مستقیم می رن مغازۀ ماشین فروشی و ماشین رو می خرن.
( دقیقا همون جایی که گفته: and refuse to bargain )
*حالا shopping می شه خودِ فرایند خریدن فقط، چون از قیمت های اینترنت راضی اند، فقط سراغ خرید می روند برای همین گفته ( shopping is divorced from transaction )