پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
169 بازدید
در English to Persian توسط (1.7k امتیاز)

It freezes initiative, ties up creativity, yields compliance instead of commitment, and represses what would otherwise be an explosion of innovation.

و سرکوب می کند ........ 

 

1 پاسخ

+1 رای
توسط (49.3k امتیاز)

این باعث میشود نوآوری منجمد (متوقف) شود, خلاقیت حبس (محدود) شود, "فرمان پذیری نسبت به تعهد" حق تقدم/پیشی بگیرد, و آنچه که در غیر آنصورت ممکن بود انفجار ابتکار و نوآوری باشد, سرکوب شود.

 

 

============

freeze
1- يخ بستن ، منجمد شدن يا كردن ، فسردن ، سجيدن ، سجانيدن ،شجيدن ، شجانيدن ، بستناك شدن ، بستن
2- بسيار سرد بودن يا شدن يا كردن
3- ماسيدن ، (در اثر يخ زدن ) چسبيدن به
4- (در اثر سرما) مردن ، خراب شدن ، آسيب ديدن يا رساندن ، سرما زده كردن يا شدن
5- (در جاى خود) ميخكوب شدن ، خشك زدن ،بي حركت ماندن يا كردن
6- غريبه وار رفتار كردن ، غريبه شدن ، نامهرباني كردن ، نا دوستي كردن ، توى ذوق كسي زدن
7- (مكانيك  در مورد چرخ يابخش هاى جنبان موتور) گير كردن ، (در اثر كم داشت روغن يا حرارت زياد يا ساييدگي يا زنگ زدگي و غيره ) بهم ماسيدن
8- (با داروى حس كشي يا هوش بر) بيحس كردن
9- (خوراك و غيره ) منجمد كردن ، فريز كردن ، بستاندن ، بستناك كردن
10- (حقوق كارمندان يا قيمت ها يا نرخ ارز و غيره ) ثابت نگه داشتن ، تثبيت كردن ، ايستا كردن ، (اعتبار يا موجودى بانكي و غيره را)مسدود كرد، مسدود سازى
11- (توليد سلاح و بمب اتمي و غيره را طبق قرارداد) متوقف كردن ، معلق كردن ، ايستانش
12- يخ زدگي ، بستناكي ، هسيرش ، سجش
13- (آب و هوا) بسيار سرد، يخ بندان ، فصل سرما، شجام


============

initiative
1- آغازگرانه ، پيشقدمانه ، مقدماتي ، اوليه
2- آغازگرى ، پيشقدمي ، پيشگامي ، ابتكار، تازه آورى ، نوآورى
3- حق بردن لايحه به پارلمان
============

tie up
انسداد، بستن ، پيچيدن ، مقيد كردن ، حبس كردن

============

creativity
خلاقيت ، آفرينندگي ، آفريدگرى

============

yield
1- (محصول يا نتيجه و غيره ) دادن ، به بار آوردن ، موجب شدن
2- تسليم شدن يا كردن ، گردن نهادن
3- بازده داشتن ، توليد كردن ، محصول دادن
4- (قديمي ) پرداختن ، جبران كردن
5- خم شدن ، تا شدن ، درهم شكستن ، خم پذير بودن ، قابل انعطاف بودن
6- واگذار كردن ، اعطا كردن ، سپردن ، ارزاني داشتن
7- اذعان كردن ، خستو شدن ، معترف شدن
8- بار، محصول ، برداشت ، بازده
9- پست تر بودن ، مادون بودن ، در رتبه يا درجه ى پايين تر بودن
10- تبديل شدن به ، شدن
11- (سهام ) نسبت سود به بها، درصد سود
12- (انفجار اتمي ) قدرت انفجار برحسب كيلوتن يا مگاتن
============
compliance
1- اجابت ، پذيرش ، اطاعت ، رضايت ، (compliancy هم مي گويند)
2- پيروى (از قانون و غيره )

============

repress
1- (درخود) خفه كردن ، خوددارى كردن ، جلوى (خود را) گرفتن ، فروداشتن
2- (روان شناسي ) واپس راندن ، سركوب كردن
3- قلع و قمع كردن ، سركوبي كردن ، خواباندن
4- (سخت ) مهار كردن ، واپاد كردن

============

otherwise
1- وگرنه ، والا، در غيراين صورت
2- غير از اين ، جز اين ، طور ديگر، جور ديگر
3- از جهات ديگر

============

innovation
1- نوآورى ، تازه انديشي ، ابتكار، ابداع
2- هرچيز نوآورده و ابتكارى

توسط (1.7k امتیاز)
+1
اینجا با معانی مرسوم otherwise مشکل دارم. در تمام عبارات جلوی نتیجه مثبت گرفته می شود. مثلا اینجا هم باید گفت: 

((هر آنچه باعث انفجار (بمعنای شکوفایی) نوآوری می‌شود را سرکوب می کند.))

ولی همین otherwise معنی را بالعکس می کند. مشابه مثال زیر که معنای پیشنهادی چیزی غیر مرسوم است:

https://chimigan.com/145590/

پرسشهای مرتبط

+1 رای
2 پاسخ 916 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 271 بازدید
اکتبر 14, 2015 در English to Persian توسط mohammad.mjsh (1.5k امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 449 بازدید
آوریل 6, 2020 در English to Persian توسط Nim (3.4k امتیاز)
+2 امتیاز
2 پاسخ 697 بازدید
+3 امتیاز
1 پاسخ 273 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...