Self determined behavior به فارسی

Question

این یک اصطلاح روانشناسی است که بر گرفته از self determination theory یا نظریه خود تعیین گری است. ممنون میشم اصطلاح بالا را به فارسی ترجمه کنید.

Answer 1

 می‌فرمایید نظریه‌ی مرتبط با این عبارت اسمش "نظریه‌‌ی خودتعیین‌گری" هست، پس معلومه که برگردان عبارت رو هم باید نوشت "رفتار خودتعیین‌گرانه"، و اما یک اسم فعل هم هست که از قدیم در شعر فارسی (سعدی شیرازی) بوده به نام "خویشتن‌رایی" که شاید بشه این‌جا به کار بستش: نظریه‌ی خویشتن‌رایی، رفتار خویشتن‌رای.

 

 

Answer 2

Self-determination
 خود تعیین تکلیف کنی
خودمختاری
نظریه خود تعیین گری
خود تصمیم گیری

 

Self Determination

The ability or right to make one's own decisions without interference from others. Self determination is defined as the personal decision to do something or think a certain way. An example of self determination is making the decision to run a marathon without asking anyone's opinion.

 

روند, توانایی و یا حقی که انسان بدون امر, دخالت و یا نظر دیگران برای زندگی خودش تصمیم بگیرد. یعنی شخص هر طوری که دوست داره فکر کنه. مثلا شخص بدون گرفتن نظر بقیه, تصمیم بگیره دو ماراتون انجام بده.