علی رغم درست بودن معادل تعمیر کردن بعنوان یکی از معانی ارائه شده در دیکشنری ها برای فعل to fix، با توجه به اینکه پنجره مذکور از لحاظ کارکرد کلی اش سالم است و فقط شیشه اش شکسته و اون مرد شماره ۱ قصد دارد برایش یک شیشه جدید بخرد، بنده ترجمه های زیر را پیشنهاد می کنم:
من جهت خرید یک قطعه شیشه برای درست کردن یک پنجره شکسته اینجا هستم./ آمده ام به اینجا.
قصد من از آمدن به اینجا خریدنِ یک قطعه شیشه جهت انداختن به یک پنجره شکسته است.
قصد من از ............. خریدنِ یک ............. برای عوض کردن شیشه (شکسته) یک پنجره است.
یا، به این صورت کوتاه و مختصر (که همه مفهوم اصلی و هدف شخص مراجعه کننده را بطور کامل در خود دارد):
جهت خرید یک قطعه شیشه برای پنجره (شکسته) خونه ام.