پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
215 بازدید
در پیشنهاد و همفکری توسط (1.7k امتیاز)
بازنگری شد توسط

سلام ببخشید آیا این جمله درست است از لحاظ گرامری 
مخصوصا آیا فعل equip را درست در جمله استفاده کردم ؟

The United States military police reported that they had equipped half of the US prisons with lie detectors, so suspects must be aware of whatever they are going to say. 

1 پاسخ

+2 امتیاز
توسط (36.7k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ
درود. فعل equip درست استفاده شده: پلیس نظامی آمریکا گزارش داد که (این سازمان) نیمی از زندان‌های کشور را به (دستگاه) دروغ‌سنج مجهز کرده است.

بخش آخر هم گرامرش در اصول غلط نیست. فقط معناش زیاد معلوم نیست چیه. این نکته‌ی گرامری هم هست که must ممکنه درست نباشه، بسته به این‌ که پلیس نظامی این حرف رو زده یا نویسنده‌ی متن. به نظرم باید نویسنده‌ی متن این جمله‌ی آخر رو گفته باشه، اما آیا این طور هست؟

درضمن، زندان‌ها چه ربطی به پلیس نظامی داره؟ military police پلیس امور داخلی ارتشه

 
توسط (1.7k امتیاز)
+1
سلام 

عالی پاسخ دادید

بخش آخر رو پلیس خودش گزارش کرده، ادامه گزارش است.

در بخش آخر هم منظورم این است که مظنونین باید آگاه باشند که چه چیزی قرار است بگویند. ( باتوجه به این که دروغ سنج وجود دارد پس باید از آنچه می گویند آگاهی داشته باشند وگر نه ... ) 

 

بله راست می گید :) 

Army police بنویسیم بهتره یا army forces ? 
توسط (36.7k امتیاز)
بازنگری شد توسط
+1

سلام، بزرگوارید. 

به طور کلی و نیز درباره‌ی army police و army forces چند تا نکته می‌تونم خدمت‌تون عرض کنم، نکته‌ی اول، وجه اشتراک این دو تعبیر در اینه که چندان کاربرد ندارند. در مقابل این‌ها داریم military police که انتظام و کشف جرم در درون نیروهای سه‌گانه‌ی نظامی رو به عهده داره، و armed forces که اشاره داره به خود نیروهای سه‌گانه‌ی نظامی. 

نکته‌ی دوم اینه که پلیس نظامی و نیروی هوایی و دریایی و زمینی هیچ‌کدوم مسئول زندان‌ها نیستن.

سه نکته‌ی کلی‌تر هم این که، یک، دستگاه دروغ‌سنج در زندان محلی از اعراب نداره. در تئوری محکومان حین گذروندن دوران محکومیت‌شون می‌تونن هر چه قدر بخوان دروغ بگن، کسی اون‌ها رو به یک  lie detector وصل نمی‌کنه که دروغ‌شون رو کشف بکنه، دو، مظنون رو به زندان نمی‌برن، در بازداشت نگه می‌دارن، و، سوم، اساساً راهی وجود نداره که مظنون یا هرکسی به اون‌چه می‌خواد بگه  -- یا قراره بگه؟؟ -- آگاه نباشه. البته قبول دارم که هر کسی پیش از بازجویی به نفع‌شه که خوب فکر کنه ببینه بهتره دروغ بگه یا راست.

این‌ها همه در یک مثال چندان مهم نیست. اما اگر متن انگلیسی رو با واقعیت جهان انگلیسی‌زبان بخواهید قیاس کنید به نظرتون خواهد رسید که شاید با معنا و یا مابه‌ازای واقعی واژه‌هایی چون lie detector و prison و aware باید آمخته‌تر باشید.

برای نمونه، فکر کنم این خبر خیالی در زیر بیش‌تر ممکنه روزی عملی بشه، گرچه بنده درست نمی‌دونم در آمریکا چه خبره:

The United States federal police authority reports that half of the US police facilities are now equipped with lie detectors. 

Under a new law suspects may now be required by police interrogators to take a lie detector test and the results of such a test will have a direct bearing on any charges that may be brought against the person being interrogated. 

Said the spokesperson talking to our reporter: "Suspects will from now on have to think twice before making false statements to our officers."

توسط (1.7k امتیاز)
+1

خیلی ممنون 

خیلی عالی و عالی توضیح دادید 

متشکرم 

براین اوصاف، جمله ای که نوشتم خیلی تخیلی شده و به قول شما با عقل زیاد جور در نمی آید. 

تحت بازداشت بودن فکر کنم بشه :

  to be under custody 

اما بازداشتگاه چی میشه ؟ 

فکر کنم کارآگاه ها و بازپرس های بخش بیشتر با دروغ سنج کار کنند تا نیروهای انتظامی و ارتش. و البته پلیس فدرال ( FBI ) هم احتمالا از دروغ سنج استفاده کند. مثلا شاید جمله ای با این اساس درست باشه. 

Detective Smith found several people as main suspects of this case. After a week he reported the results of the lie detectors to his boss. 

توسط (36.7k امتیاز)
+1

سپاس. 

بله، کاملاً مثال درستی زدید. انتظار می‌ره که یک کارآگاه یا مامور بازجویی بالاخره زمانی سروکارش با دروغ‌سنج بیافته، هرچند شخصاً هرگز نشنیده‌م که نتیجه‌ی آزمایش دروغ‌سنجی یک مدرک محکمه‌پسند باشه یا قابل ذکر در دادگاه.

برای تحت بازداشت بودن دو حالت هست، یکی همون طور که فرمودید be in custody و دیگری be detained. حدس می‌زنم شاید detain یعنی نگه داشتن‌. فرض بفرمایید من رو ۲۴ ساعت یا ۷۲ ساعت نگه دارند برای questioning در ضمن تحقیقات پلیس. حالا من یا مظنون هستم یا پلیس فکر می‌کنه  اطلاعات خوبی دارم که با detain کردن و فشار آوردن ممکنه بتونن از زیر زبون من بکشن بیرون. نکته‌ی مهم در این حالت اینه که پلیس نمی‌تونه همین طور من رو تا هر وقت خواست نگه داره. اما پلیس ضمناً گاهی با دست پر از مدرک و قرائن و شواهد کسی رو با قرار معین بازداشت می‌کنه. مثلاً می‌گن،

He was charged with assault and battery and placed in custody.

که این دیگه حالت ناجوریه و سروکار طرف با دادگاه خواهد افتاد.

نمی‌دونم بازداشت‌گاه چی می‌شه به انگلیسی. باید یک اتاق مخصوصی توی کلانتری باشه.

پرسشهای مرتبط

+1 رای
1 پاسخ 271 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 266 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 311 بازدید
+1 رای
2 پاسخ 179 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 265 بازدید
ژانویه 17, 2019 در English to Persian توسط Ssttaarr (1.1k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...